هوش مصنوعی اولین قطعه از «طومار هرکولانیوم» را رمزگشایی کرد
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۱۸۹۳
محققان از هوش مصنوعی برای رمزگشایی متن ۲۰۰۰ ساله سوخته پاپیروس استفاده کردند و از تفکرات فلسفی در مورد موسیقی پرده برداشتند.
به گزارش ایسنا، گروهی از محققان دانشجو با افشای محتوای نوشتههای یونانی درون طومار سوختهای که ۲۰۰۰ سال پیش در اثر فوران کوه وزوویوس مدفون شده بود، کمک بزرگی به حل یکی از بزرگترین رازهای باستانشناسی کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نقل از نیچر، برندگان مسابقهای به نام چالش وزوویوس (Vesuvius) الگوریتمهای یادگیری ماشینی خود را روی اسکنی از نسخه طومار لوله شده پاپیروس آموزش دادند و از یک اثر فلسفی ناشناخته که درباره حواس و لذت بحث میکرد، پردهبرداری کردند.
این شاهکار راه را برای روشهای هوش مصنوعی (AI) هموار میکند تا سایر طومارها را به طور کامل رمزگشایی کنند که به گفته محققان میتواند پیامدهای متحولکنندهای برای درک ما از دنیای باستانی داشته باشد.
این دستاورد، طوفانی در جهان مطالعات باستانی که معمولا آهسته پیش میرود، به پا کرده است.
کنت لاپاتین (Kenneth Lapatin)، متصدی آثار باستانی در موزه جی پل گتی در لس آنجلس، کالیفرنیا که در این مسابقه شرکت نداشت، میگوید: این چیزی است که من همیشه فکر میکردم رؤیایی است که به حقیقت میپیوندد. متن فاش شده منابع لذت از جمله موسیقی، طعم گیاه کپر و رنگ بنفش را مورد بحث قرار میدهد.
باب فاولر (Bob Fowler) در دانشگاه بریستول، بریتانیا و یکی از داوران جایزه، میگوید: این یک لحظه تاریخی است. سه دانش آموز از مصر، سوئیس و ایالات متحده که متن را آشکار کردند، یک جایزه بزرگ ۷۰۰ هزار دلاری مشترک دریافت میکنند.
این طومار یکی از صدها نسخه پاپیروس دست نخورده است که در قرن هجدهم از یک ویلای رومی مجلل در هرکولانیوم، ایتالیا پیدا شده است. این تودههای خاکستر کربندار که معروف به طومارهای هرکولانیوم هستند، تنها کتابخانهای هستند که از دنیای باستان باقی ماندهاند و شکنندهتر از آن هستند که بتوان این طومارهای پیچیده شده را باز کرد.
مدخل برنده که در روز پنجم فوریه اعلام شد، صدها کلمه را در بیش از ۱۵ ستون متن نشان میدهد که مربوط به حدود پنج درصد از کل طومار است.
برنت سیلز (Brent Seales)، دانشمند رایانه در دانشگاه کنتاکی، لکسینگتون و یکی از بنیانگذاران این جایزه، میگوید: دیگر هیچ کس به امکان پذیر بودن آن شکی ندارد.
ماموریت بیست ساله
طی قرنها پس از کشف طومارها، بسیاری از مردم سعی کردهاند آنها را باز کنند و برخی را از بین ببرند و برخی را تکه تکه کردند. پاپیروس شناسها هنوز در حال کار برای رمزگشایی و پیوند متنهای تکهتکه شده هستند. اما تکهها در بدترین شرایط به صورت دست نخورده باقی ماندند و احتمالا به ۲۸۰ طومار کامل تبدیل شدند. آنها بیشتر در کتابخانه ملی ناپل، ایتالیا و تعدادی در پاریس، لندن و آکسفورد، بریتانیا نگهداری میشوند.
سیلز نزدیک به ۲۰ سال است که سعی کرده این متون پنهان را رمزگشایی کند. تیم او نرمافزاری را برای باز کردن مجازی سطوح پاپیروسهای لوله شده با استفاده از تصاویر توموگرافی کامپیوتری سهبعدی (CT) توسعه دادند. در سال ۲۰۱۹، او دو طومار را از مؤسسه فرانسه در پاریس به شتابدهنده ذرات منبع نور الماس در نزدیکی آکسفورد برد تا اسکنهایی با وضوح بالا انجام دهد.
با این حال، نقشهبرداری از سطوح زمانبر بود و جوهر مبتنی بر کربن مورد استفاده برای نوشتن طومارها، چگالی مشابه پاپیروس در سیتیاسکن داشت و بنابراین تمایز در تصویربرداری غیرممکن بود.
سیلز و همکارانش به این فکر کردند که آیا میتوان مدلهای یادگیری ماشینی را برای «باز کردن» طومارها و تشخیص جوهر آموزش داد یا خیر. اما درک همه دادهها برای تیم کوچک او کار بزرگی بود.
نات فریدمن (Nat Friedman)، کارآفرین سیلیکونولی که پس از تماشای سخنرانی سیلز به صورت آنلاین، شیفته طومارهای هرکولانیوم شده بود، به سیلز مراجعه کرد. فریدمن پیشنهاد داد که چالشی برگزار کنند. او ۱۲۵ هزار دلار برای راهاندازی این تلاش اهدا کرد و سیلز نرمافزار خود را همراه با اسکنهای با وضوح بالا منتشر کرد. این تیم چالش خود را در ماه مارس سال ۲۰۲۳ آغاز کردند و جایزه بزرگی را برای خواندن چهار قسمت که هر کدام دستکم ۱۴۰ کاراکتر دارند، تا پایان سال تعیین کردند.
فریدمن میگوید: کلید موفقیت این مسابقه «ترکیبی از رقابت و همکاری» بود. جوایز کوچکتری در طول مسیر برای ایجاد انگیزه برای پیشرفت اعطا میشد و کد یادگیری ماشینی برنده در هر مرحله منتشر میشد تا جامعه شرکتکنندگان را هم «سطحتر» کند تا شرکتکنندگان بتوانند پیشرفتهای همدیگر را تقویت کنند.
رنگ بنفش
یک نوآوری کلیدی در اواسط سال گذشته رخ داد، زمانی که کیسی هندمر (Casey Handmer)، کارآفرین آمریکایی و فیزیکدان سابق متوجه بافت ضعیفی در اسکنها شد که شبیه به گِل ترک خورده بود و به نظر میرسید شکل حروف یونانی را تشکیل میدهد. لوک فاریتور (Luke Farritor)، دانشجوی کارشناسی علوم رایانه در دانشگاه نبراسکا-لینکلن، از این بافت برای آموزش یک الگوریتم یادگیری ماشینی استفاده کرد و کلمه پورفیرا به معنای «بنفش» را آشکار کرد که برای رونمایی از اولین حروف در اواخر ماه اکتبر جایزه را برای او به ارمغان آورد. یوسف نادر (Youssef Nader)، دانشجوی مصری مقطع دکترا در برلین، که تصاویر واضحتری از متن را دنبال میکرد رتبه دوم را کسب کرد.
کد آنها در کمتر از سه ماه برای شرکت کنندگان منتشر شد تا قبل از پایان مهلت دریافت جایزه نهایی در ۳۱ دسامبر، میزان رمزگشایی خود را افزایش دهند.
فریدمن میگوید: ما نگران بودیم. اما در هفته پایانی این مسابقه ۱۸ نسخه ارسالی دریافت کرد. هیئت داوران فنی کد شرکت کنندگان را بررسی کردند، سپس ۱۲ مورد ارسالی را به کمیتهای از پاپیروسشناسها ارسال کردند که متن را رونویسی کردند و هر ورودی را از نظر خوانایی ارزیابی کردند. فقط یک نفر به طور کامل معیارهای جایزه را داشت. گروهی که توسط فاریتور و نادر تشکیل شده بود، همراه با جولیان شیلیگر (Julian Schilliger)، دانشجوی سوئیسی رباتیک در موسسه فدرال فناوری سوئیس زوریخ.
فدریکا نیکولاردی (Federica Nicolardi)، پاپیروسشناس و داور در دانشگاه ناپل فدریکو دوم، میگوید: نتایج «باورنکردنی» هستند. همه ما از تصاویری که آنها نشان میدادند کاملا شگفت زده شدیم. او و همکارانش اکنون برای تجزیه و تحلیل متن رمزگشایی شده مسابقه میدهند.
موسیقی، لذت و کپر
محتوای بیشتر طومارهای هرکولانیوم که پیشتر رمزگشایی شده بود مربوط به مکتب فلسفی اپیکوریسم است که به نظر میرسد نتیجه کارهای فیلسوفی به نام فیلودموس باشد که در ۳۴۱ تا ۲۷۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده است. در متن جدید نامی از نویسنده ذکر نشده است، اما احتمالا توسط فیلودموس نوشته شده است.
لاپاتین متصدی آثار باستانی در موزه جی پل گتی میگوید موضوعات مورد بحث فیلودموس و اپیکور هنوز هم مرتبط هستند. سوالات اساسی اپیکوریسم سؤالاتی است که همه ما به عنوان انسان با آنها روبرو هستیم. چگونه زندگی خوبی داشته باشیم؟ چگونه از درد دوری کنیم؟ اما او میگوید: دستاوردهای واقعی هنوز در پیش روی ما هستند. آنچه برای من بسیار هیجانانگیز است، چیزی است که این طومار میگوید، اما رمزگشایی این طومار برای رمزگشایی صدها طومار که قبلا از آنها صرف نظر کرده بودیم، خبر خوبی دارد.
احتمالا فلسفه یونانی بیشتری در طومارها وجود دارد. خوشحال میشوم اگر آثاری از ارسطو وجود داشته باشد.
این دستاورد همچنین احتمالا به بحث در مورد اینکه آیا تحقیقات بیشتری باید در ویلای هرکولانیوم انجام شود، که تمام سطوح آن هرگز حفاری نشده است، دامن بزند. جانکو و فاولر متقاعد شدهاند که کتابخانه اصلی ویلا هرگز پیدا نشد و هزاران طومار دیگر هنوز هم میتوانند زیر زمین باشند. به طور گستردهتر، روشهای یادگیری ماشینی که توسط سیلز و شرکتکنندگان این چالش ارائه شدند، اکنون میتوانند برای مطالعه انواع دیگر متنهای رازآلود، مانند کارتونیج، نوعی مصالح بازیافتی که اغلب برای مومیایی کردن استفاده میشدند، استفاده شود.
مرحله بعدی رمزگشایی کل یک اثر است. فریدمن مجموعه جدیدی از جوایز چالش وزوویوس برای سال ۲۰۲۴ را با هدف خواندن ۸۵ درصد از یک طومار تا پایان سال اعلام کرده است. اما در این بین، او میگوید که رسیدن به این نقطه مثل یک معجزه است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: هوش مصنوعی طومار باستاني معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري شرکت های دانش بنیان هوش مصنوعی فناوري نانو یادگیری ماشینی شرکت کنندگان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۱۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال موسیقی ایران خوب است
«بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفتههای علیرضا طلیسچی، خواننده شناختهشده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند، تثبیت کند.
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
انتهای پیام